سروده ای در رثای سپهبد شهید، سردار حاج قاسم سلیمانی ، تقدیم به روح پاکش

فصل تدوین-سروده ای در رثای سپهبد شهید، سردار حاج قاسم سلیمانی ، تقدیم به روح پاکش

دنیا سنه تای شیر کیمی سرداری تاپامماز

نیسگیللی اورک یاره لرین بیرده ساغالماز

سولدی گل رخسارین اگر باغ جهاندا

مین لاله بیتیب سنین قانیننان کی سولامماز

اُلدی بو شجاعتین برابر، عباسیله

اما سنه تای هئچ کس عدالت ده اولامماز

نابود اولاجاق دوشمنیمیز سنین آهیننان

غیرتلی ائلین گؤجی آخارسئلدی دایانماز

دشمن گَرَک اُول بیرق ظلمین اؤدا چَکسین

بیگانه بیزیم یوردیمیزی عمراً آلامماز

بو درد آغیر دردی صنم شعره دوزولمز

آی بول کی بو ظلمیله بولود آتدا قالامماز

ترجمه شعر فوق به فارسی

دنیا نمی تواند سرداری به شجاعت تو که مثل شیر هستی پیدا کند، زخمهای پرحسرت دلت دیگر التیام نمییابد

اگر رخسار چون گلت در این باغ هستی پرپر شده است،از خون تو هزاران لاله روییده که هیچ وقت پرپر نمیشود

شجاعت تو به قدری زیاد بود که می توان شجاعتت را برابر با ابوالفضل العباس دانست

اما در عدالت هیچ کس را نمی توان به تو مانند کرد

از آه دلت دشمن نابود خواهد شد چون قدرت این ملت مثل سیلی است که اگر سرازیر شود هیچ چیز نمی تواند مانع آن شود

دشمن باید پرچم ظلمت خود را به آتش بکشد ، چون هیچ بیگانه ای هرگز نمی تواند سرزمینمان را از ما بگیرد

این درد ، درد عمیق و سنگینی است که در شعر نمیگنجد ، بدان که با این همه ظلم ماه پشت ابر نمی ماند  شعر از  زینب محمدزاده  (متخلص به صنم)